ترانه های کودکانه

بستنی

خبر خبر گم شده لنگه جوراب چوبی هر کی که پیداش کنه کرده به چوبی خوبی پیرهن قیفی هم نیست، گم شده توی خونه خبر بده به قیفی هر کی جاشو می دونه می خوان برن مهمونی اونا لباس ندارن این دو تا بستنی ها هوش و هواس ندارن جوراب این یکی نیست، پیرهن اون یکی هم معلومه هر دو هستن یه خورده نا منظم ...
26 ارديبهشت 1393

مداد رنگی

سلام مداد زردم بازم نقاشي کردم آهاي مداد آبي بيداري يا که خوابي آسمونو آبي کن روزشو آفتابي کن مي خوام چمن بکارم مدادشو ندارم چمن که آبي رنگ نيست زرد که باشه قشنگ نيست مداد آبي و زرد بايد بهم کمک کرد رنگ شما دوهر تا ميشه يه سبززيبا رنگو رو هم بذاريد اينجا چمن بکاريد ...
26 ارديبهشت 1393

خروس

خروس داره مي خونه چشماتو وا کن پاشو با چشمه و پرنده ، دوباره همصدا شو پر شده کوچه هامون از صداي دوره گرد سبزي فروش جوون ، شيرفروش پيرمرد رفتگراي عزيز، ساعتيه بيدارن نونواييهاي محل ، باز نون تازه دارن باد مي وزد هنوز ، در ميان کوچه ه ا خانه خالي است باز ،از حضور بچه ها ...
26 ارديبهشت 1393

عروسک

عروسک قشنگم هنوز تو رختخوابه نمي دونه که بيرون آفتاب داره مي تابه عروسک کوچولو خوابو ديگه رها کن ببين آفتاب در اومد پاشو چشماتو وا کن پرنده هاي روي بوم دارن آواز مي خونن خوب صداشونو گوش کن ببين چه ناز مي خونن به من بگو که وقتي همه جا غرق نوره با چشماي شيشه اي دنياي ما چه جوره ؟ ...
26 ارديبهشت 1393

آقا خرگوشه

  یک روز یه آقا خرگوشه رسید به یه بچه موشه موشه موشه دوید تو سوراخ   خرگوشه گفت : آخ وایسا، وایسا، کارت دارم من خرگوش بی آزارم ...
26 ارديبهشت 1393

کلاغ

نی نی وولکی کلاغی رو دیده رو پشت بومشون کلاغه قارقار می کنه رفته صداش به آسمون   نی نی می گه :آهای کلاغ این قدر سروصدا نکن بازیهای کلاغی رو رو پشت بوم ما نکن بابام تو خونه خوابیده قارقار کنی بیدار می شه مامانم هم ناراحت از صدای قار و قار میشه برو تو باغا بازی کن آواز بخون با قاروقار راستی ! از اون جا که می آی برای من گردو بیار ...
25 ارديبهشت 1393

پدربزرگ

پدر بزرگ پیره                 تکیه داده به پشتی تسبیح سبزش داره           دونه های درشتی نشسته رو زانوش            بلبل شیرین زبون چهچه چهچه میخونه           شعر بهار وبارون ...
25 ارديبهشت 1393