ترانه های کودکانه

آقا خرگوشه

  یک روز یه آقا خرگوشه رسید به یه بچه موشه موشه موشه دوید تو سوراخ   خرگوشه گفت : آخ وایسا، وایسا، کارت دارم من خرگوش بی آزارم ...
26 ارديبهشت 1393

کلاغ

نی نی وولکی کلاغی رو دیده رو پشت بومشون کلاغه قارقار می کنه رفته صداش به آسمون   نی نی می گه :آهای کلاغ این قدر سروصدا نکن بازیهای کلاغی رو رو پشت بوم ما نکن بابام تو خونه خوابیده قارقار کنی بیدار می شه مامانم هم ناراحت از صدای قار و قار میشه برو تو باغا بازی کن آواز بخون با قاروقار راستی ! از اون جا که می آی برای من گردو بیار ...
25 ارديبهشت 1393

پدربزرگ

پدر بزرگ پیره                 تکیه داده به پشتی تسبیح سبزش داره           دونه های درشتی نشسته رو زانوش            بلبل شیرین زبون چهچه چهچه میخونه           شعر بهار وبارون ...
25 ارديبهشت 1393

ماهی

ماهی زرد و سرخ من تو آب شنا می کنه برام وقتی که نزدیکش می شم دهنشو باز می کنه برام یه روز به ماهی گفتم از آب بپر بیا بیرون خنده ای کرد و گفت به من ماهی باید تو آب باشه تا همیشه زنده باشه ...
25 ارديبهشت 1393

زنبور

ای زنبور طلایی نیش میزنی بلایی پاشو پاشو بهاره گل وا شده دوباره کندو داری تو صحرا  سر میز نی به هرجا پاشو پاشو بهاره عسل بساز دوباره ...
25 ارديبهشت 1393

پاییز

  پاییزه و پاییزه   برگ درخت می ریزه هوا شده کمی سرد روی زمین پر از برگ ابر سیاه و سفید رو آسمونو پوشید دسته دسته کلاغا می رن به سوی باغا همه می گن به یک بار غار و غارو غارو غار       ...
25 ارديبهشت 1393

مورچه

دویدم و دویدم به مورچه ای رسیدم مورچه رو کله قند بود واسش کوهی بلند بود گفتم مورچه بپر به پایین بابام داره قند شکنو تیز میکنه کوهتو ریز ریز میکنه خدانکرده از اون بالا میفتی نگی که به من نگفتی   ...
25 ارديبهشت 1393

بزبزی

بزی نشست تو ایون نامه نوشت به مادر من بزی تو هستم نازنازی تو هستم دیشب رفتم تو جنگل شیرو کلافه کردم با این شاخای بلندم شکمشو پاره کردم ...
25 ارديبهشت 1393

گل

  من یه گلم من یه گلم ببین،ببین چه خوشگلم من که یه گل نبودم فقط یه دونه بودم یه بچه نازنین منو گذاشت تو زمین بارون اومد آبم داد خورشید اومد نورم داد بهار اومد قد کشیدم شادی گلها را دیدم اگه تو منو ببینی نکنه منو بچینی ...
25 ارديبهشت 1393